حجاریان : خطای بزرگی کردیم ، از ملت پوزش می خواهم
در چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان اغتشاشات اخیر، سعید حجاریان، با اعتراف به تخلفات خود در این غائله و ضمن عذرخواهی از مردم، اذعان کرد انتخابات کاملاً سالم برگزار شد.
در جریان رسیدگی به اتهامات متهمان در دادگاه، سعید حجاریان برای دفاع از کیفرخواست خود از سعید شریعتی درخواست کرد تا متن دفاعیه خود را در دادگاه قرائت کند.
حجاریان گفت: من سعید حجاریان از محضر دادگاه تقاضا دارم که متنی را که قبلاً آماده کرده ام در دادگاه قرائت شود چون خودم مشکل اختلال در تکلم دارم آقای سعید شریعتی آن را قرائت خواهند کرد.
در مقابل قاضی با درخواست سعید حجاریان موافقت کرد و سعید شریعتی برای قرائت دفاعیه سعید حجاریان پشت تریبون قرار گرفت. متن کامل نوشته حجاریان در ادامه می آید.
بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم دادگاه
در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و وقایع پس از آن متاسفانه حوادثی رخ داد که قلب همه دلسوزان سرنوشت کشور را بدرد آورد. از شعارهای وهن آلود بگیر تا قانون شکنی های آشکار و صدمه به اموال شخصی و عمومی و حتی قتل و جرح تاکنون در هیچ انتخاباتی سابقه نداشته و سایه کدورت خود را بر زلال چهل میلیون رای مردم افکند و دشمنان این مرز و بوم را به طمع خام انداخت که شاید بتوانند از این وضع گل آلود ماهی مراد را صید کنند.
ابراز برائت و تنفر از ناامنی ها
من به شخصه خود را از این همه جور و عدوان که بر مردم و نظام اسلامی مان رفته بری می دارم و انزجار و تنفر خود را از کلیه تحرکات که امنیت کشور را به خطر انداخته ابراز می کنم. کشور عزیزمان ایران در منطقه پر تلاطمی قرار دارد و لااقل دو جنگ خانمان سوز در شرق و غرب کشورمان در جریان است. از سویی دیگر بسیاری از کشورها مدارج توسعه و پیشرفت را با شتاب طی می کنند و دریغ است ایران که از نعمت امنیت در این منطقه آشوب زده برخوردار است، هم پای دیگران تعالی و ترقی نیابد.
دشمنان با تحریم ها و تحریک های متعدد تلاش دارند مانع این روند شوند اما وظیفه ما حفظ وحدت و انسجام ملی است و باید هوشیارانه مانع رخنه در صفوف ملت شویم.
باید طلب بخشش کنیم
هر یک از ما اگر پا را از یک انتخابات سالم فراتر گذاشته و نعمت امنیت را که پشتوانه توسعه اقتصادی است متزلزل کنیم نزد وجدان خود و نسل های آینده و از همه بالاتر پروردگار عالمیان باید انابه کنیم و طلب بخشایش نماییم.
مرتکب خطاهای
سهمگین شده ام
من هم در این انتخابات با ارائه تحلیل های ناصواب مرتکب خطاهای سهمگین شده ام که از آنها تبری می جویم چون قطعاً مورد رضای محبوب عالمیان نیست و موجب ندامت است. من به خاطر این تحلیل های ناصواب که مبنای بسیاری از اعمال نادرست قرار گرفته از ملت عزیز ایران عذرخواهی می کنم.
هر چه گفتیم غیر از صحبت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم.
امیدوارم این سخنان که از دل برآمده بر دل بنشیند اما این کافی نیست و من در تعاملات تنهایی خود ریشه ها و علل موضع گیری های خود را واکاوی کرده ام که به طور اختصار به عرض می رسانم:
طی ده پانزده سال اخیر مقالاتی از من به چاپ رسیده که حاوی بعضی از نظریات نامربوط به شرایط کشورمان بوده که قصد دارم بعضی از مهم ترین آنها را در این مجال بشکافم و علت انحراف این مواضع را تشریح کنم.
علوم انحرافی غرب
در دانشگاه های تهران
یکی از مهمترین این نظرات انطباق شرایط کشورمان با تئوری ماکس وبر درباره سلطانیسم است که معتقد است بر بسیاری از امپراطوری های شرقی این شیوه از حکومت جاری بوده و یک حاکم پاتریمونیال تیولدار و تعدادی حامیان وی که هر کدام خیل عظیمی از تحت الحمایگان را یدک می کشیده اند نظام سلطه را در سراسر قلمرو سرزمین مستقر کرده بودند.
قبل از اینکه به نقد این نظریه در خصوص انطباق آن با شرایط ایران بپردازم لازم میدانم نکاتی را متذکر شوم:
1- متاسفانه در ایران با ضعف علوم انسانی بخصوص در رشته های جامعه شناسی و علوم سیاسی مواجه ایم و علیرغم گسترش مراکز آموزشی عالی و کثرت دانشجو در رشته های علوم انسانی، متون آن از عمق چندانی برخوردار نیست و مطالب با ترجمه های اغلب ناقص و بدون نقد در اختیار دانشجویان گذاشته می شود.
2- حجم وسیعی کتاب بعد از انقلاب ترجمه شده که بسیاری از آنها جنبه ایدئولوژیک دارند و در کنه آنها می توان ردپای مکاتب مختلف از مارکسیسم ارتدوکس تا نئولیبرالیسم را مشاهده کرد و این کتب (و باید اضافه کرد مجلات) به وفور در دسترس مشتاقان است.
3- علاوه بر این فارغ التحصیلان علوم انسانی (بخصوص در دانشگاههای خارج) که بعنوان اعضاء هیئت علمی استخدام می شوند ناخودآگاه حامل آخرین دستاوردهای این علوم به ایران هستند و هم اکنون میتوان مشاهده کرد که دیدگاه های پست استوراکتورالیسم، پست مارکسیسم، فمینیسم وانواع مکاتب غربی تحت عنوان علم ترویج می شوند.
تئوری های ماکس وبر
منشأ انحراف در ایران
عوامل مذکور بعلاوه شرایط خاص من وضعی را پدید آورد که من هم بدون دیدگاه انتقادی بدام چاله این علوم انحرافی در غلطیدم. اما شرایط ویژه ای که من را به این سمت سوق داد عبارت اند از:
1- من بعد از ارتحال حضرت امام(ره) و آغاز دولت سازندگی به معاونت سیاسی مرکز تحقیقات استراتژیک برگزیده شدم در آنجا بود که فهمیدم برای هدایت پروژه ها تجربه علمی سیاسی کارساز نیست و لاجرم باید آموزش دانشگاهی هم داشته باشم لذا فوق لیسانس و دکترای خود را در علوم سیاسی اخذ کردم و انبوه نظریات و ایدئولوژی های سیاسی نادرست در ذهنم تلمبار شد بدون آنکه بازنگری و نقد آنها را داشته باشم.
2- با شروع موج اصلاحات و به خصوص تشکیل جبهه مشارکت که به تئوری راهنمای عمل نیاز داشت طبعا از من توقع می رفت که بعنوان نظریه پرداز دست بکار شوم و تحلیلی علمی از شرایط جامعه، دولت و نیروهای سیاسی عرضه کنم تا راهنمای عمل حزبی قرار گیرد با مقدمات فوق اکنون می توانم توضیح دهم که چرا نظریه ماکس وبر نظریه پرداز آلمانی قرن گذشته که مبنای تحلیل های ما قرار گرفت هیچ ربطی به شرایط ایران ندارد.
4- ماکس وبر تجربیات خود را عمدتا از امپراطوری عثمانی، امپراطوری چین و امپراطوری مغولهای هند گرفته بود و یک نظریه عمومی بنام پاتریمونیالیزم یا سلطانیزم وضع کرده بود وجه مشترک این کشورهای منطبق بر این نظریه به شرح زیر بود؛
اولا) این کشورها بصورت امپراطوری و سلسله های خاندانی بودند.
ثانیا) این امپراطوری ها ما قبل مدرن بوده و هیچ قانونی حاکم بر آنها نبود و در راس آنها حکام خودکامه جلوس کرده بودند.
ثالثا) حکومت در این کشورها از راه خون و وراثت مستقر می شد و به اصطلاح نظام های موروثی بودند.
رابعا) مردم بعنوان رعایا از کلیه حقوق شهروندی محروم بودند و همراه زمین خرید و فروش می شدند.
نظام ولایت فقیه مشروعیت خود را از ناحیه امام زمان می گیرد
با این اوصاف انطباق نظریه ماکس وبر، بر شرایط کنونی ایران کاملا نابجا و بی ربط است چون:
اولا) جمهوری اسلامی ایران، نظامی ما بعد انقلابی است که مردمی رشید دارد تحت تربیت حضرت امام(ره) بخوبی به حقوق خود واقفند.
ثانیا) نظام ما دارای قانون اساسی مدونی است که در آن حق حاکمیت ملی به رسمیت شناخته شده و مسئولان آن بطور مستقیم یا غیرمستقیم ازسوی مردم انتخاب می شوند لذا مردم ما شهروندند نه رعیت.
ثالثا) حکومت در ایران موروثی نیست و از طریق خون منتقل نمی شود بلکه خبرگان مبعوث مردم هستند که در هر زمان اعلم اعدل و اشجع مجتهدین را که مدیر و مدبر آگاه به مسائل زمان است انتخاب می کنند.
رابعا) مذهب غالب مردم ایران تشیع است و نظام ولایت فقیه مشروعیت خود را از ناحیه مقدسه امام زمان(عج) می گیرد و بدین لحاظ حکم ولی فقیه شعبه ای از ولایت رسول اکرم(ص) می باشد.
بنابراین ملاحظه می شود که نظریات ماکس وبر در ایران کنونی هیچ کاربردی ندارد و من از سر غفلت بدون نگاه انتقادی به این نظرات آنها را به شرایط کشورمان تعمیم دادم.
ریاست محترم دادگاه
چنانچه ملاحظه فرمودید کار بسط نظریات نامنقح و عدم تلاش برای یافتن تئوری های بومی که با شرایط ایران انطباق داشته باشد می تواند چه نتایج سهمگینی را به بار آورد که این موضوع موجب عبرت جدی برای تمام دوستان دانشگاهی و فعالان سیاسی است. وظیفه این عزیزان به عنوان نخبگان جامعه آن است که حربه نقد را علیه همه کس به کار ببرند ولو بزرگترین اندیشمندان شناخته شده جهان باشند و بسیار با احتیاط و هوشمند به بومی کردن نظریات بپردازند به صرف اینکه فلان استاد و یا فلان کتاب مرجع، مطلبی را نقد کرده است بسنده نکنند و تا یقین پیدا نکرده اند از این نظریات در عمل استفاده نکنند.
همچنین شورای عالی انقلاب فرهنگی و مسئولان آموزش عالی کشور همه در این انحراف بی تقصیر نیستند. با اینکه مکررا هشدار داده شده که علوم انسانی با علوم دقیقه تفاوت دارد و بسیاری از حربه های ایدئولوژیک در پوشش علوم انسانی عرضه می شوند متاسفانه شاهدیم بجای دقت در کیفیت این علوم هر ساله بر کمیت مراکز آموزشی عرضه کننده آن افزوده می شود، اوائل انقلاب شاید چهار پنج دانشگاه دولتی بیشتر نداشتیم که تا حداکثر در حد فوق لیسانس برای این علوم، دانشجویان محدودی تربیت می کردند اما امروزه در هر شهری دانشگاه دولتی و آزاد و پیام نور و خصوصی تا مدارج بالا به تربیت دانشجو مشغولند بدون آنکه به محتوای نادرست عرضه شده توجهی کنند.
گرچه این نظریات در قالب های تنگ علمی و شبه علمی بیان شده است اما به هنگام بسط و گسترش بخصوص در مرحله عملیاتی شدن ضایعات و صدمات فراوانی به بار می آورد که یک نمونه اش را در تخریب وحدت ملی در جریان انتخابات دهم دیدیم که به اموال عمومی و شخصی مردم خسارات فراوانی وارد شد و ده ها کشته و زخمی بجا گذاشت و طمع بیگانگان را برانگیخت.
سیاسیون و فعالان سیاسی هم در این قضیه مسئولند این گروه هرچند در عرصه نظریه پردازی معمولا نقشی ندارند اما در جهت عملیاتی کردن و به اجراء در آوردن تئوری ها نقشی بس مهم ایفا می کنند و سازمان هایی در جهت اهداف منبعث از تئوری ها به وجود آورده را رهبری می کند و این امر خطیری است. چه بسا یک لغزش از آن به اضعاف مضاعف در جامعه بازتاب یابد چون اینان مرجع سیاسی بخش هایی ازمردم هستند و هرگونه تزلزل موضع آنان در سطوحی بازتاب می یابد.
همانگونه که مراجع دینی لغزششان خطیر است و به قول معصوم(ع) «انکسار العادم کانکسار السفینه تغرق و تغرق» (شکستن دانشمند مانند شکستن کشتی است که هم خودش غرق می شود و هم عده ای را غرق می کند) لذا سیاسیون باید متوجه تئوری هایی که منشاء استراتژی عمل سیاسی آنهاست باشند.
اما عده ای از فعالان سیاسی عالما عامدا با توجه به پیامدهای یک نظریه آنرا در سطح دانشگاه احزاب و جامعه اشاعه می دهند که اینجا بر مسئولین ذیربط است که با پیگیری شواهد و قرائن ردپای این گونه افراد را پیگیری کنند و قانون را در مورد آنها اجرا نمایند.
مثلا در حوادث اخیر شعارهایی سر داده شد که هر کس ذره ای عرق وطن پرستی و دغدغه وحدت ملی و شرم از خون شهدا داشته باشد و نگران ترقی و توسعه کشور باشد آنها را برنمی تابد و منزجر می شود.
معلوم است وقتی همه دلسوزان نظام از بعضی حرکات و سخنان و شعارها مشمئز می شوند. لابد محرکین این ماجراها حرکتی دشمن شاد کن انجام داده اند اگر نگوئیم خود از دشمن دستور گرفته اند.
از مجموعه مباحث پیش گفته شده می توان استنتاج کرد که احساس رعب در نزد اندیشمندان غربی موجب ذلت نفس و پذیرش بی قید و شرط نظریات آنان می شود و حضرت امام(ره) به ما آموختند که روی پای خود بایستیم و مقهور شرق و غرب نشویم و رمز توفیق ما تاکنون همین بوده است. البته ما در علوم تجربی و دقیقه این نکته را خوب یافته ایم و دانشمندان جوان، از زمان جنگ به این سو دستاوردهای چشمگیری داشته اند اما در زمینه علوم انسانی آنچنان که باید و شاید فعالیتی نکرده ایم و یکی از روزنه ها و رخنه های فرهنگ وارداتی و حتی ضربات دشمنان از این ناحیه بوده است که به هر حال جزو آسیب پذیری های نظام علمی کشور محسوب می شود. البته موضوع اگر فقط یک نقیصه علمی بود قابل تحمل می نمود اما خطر آنجاست که نظریات علوم انسانی حاوی حربه های ایدئولوژیک هستند و قادرند به استراتژی و تاکتیک تبدیل شوند و در مقابل ایدئولوژی رسمی کشور صف آرایی کنند و آن را به چالش بکشند.
زمانی مارکسیسم به عنوان آخرین دستاورد علمی مبارزه در مقابل اسلام صف کشیده بود و امروزه نئولیبرالیسم ندای پایان تاریخ را سر می دهد و خود را بعنوان برترین دستاورد در تاریخ بشریت قالب می کند اگر بناست ما در مقابل این مدعیان سرخم کنیم چه احتیاجی به انقلاب و مقاومت هشت ساله در مقابل دشمن بعثی بود.
در ضمن اگر قرار است نظرات امثال پارسونز، ماکس وبر یا هابرماس آثاری از خود بجا بگذارد که در حوادث اخیر دیدیم که هم امنیت ملی را به خطر انداخت و هم در ارکان توسعه اقتصادی تزلزل ایجاد نمود قطعاً باید تجدید نظری در راه طی شده انجام دهیم و نقاط اعوجاج و انحراف را شناسایی کنیم.
اگر این کارها صورت نگیرد با گردنه های صعب العبورتری روبرو و خدای ناکرده به فتنه هائی دچار خواهیم شد که گرد و غبار آن اندکی اهل بصیرت همه را کور خواهد کرد فتنه هایی که به تعبیر قرآن «واتقوا فتنه لا تصیبن الذین ظلموا منکم خاصه و اعلموا ان الله شدید العقاب» (سوره انفال آیه 52) و یا به تعبیر دیگر «الفتنه اشد من القتل» (سوره بقره آیه 191).
در اینجا لازم می دانم دو نکته را در انتهای عرایضم بعنوان تکمله ذکر کنم.
از حزب مشارکت که منحرف شده استعفا می کنم
دوستان مطلعند که من از ابتدای تأسیس حزب مشارکت عضو شورای مرکزی آن بوده ام و در کنگره یازدهم این حزب نیز عضویت داشته ام و شاید یکی از مراجع فکری و نظریه پردازان این حزب به شمار بروم از آنجا که نظرات و آراء من آثار خود را در مواضع حزب و بخصوص جزوه تأملات راهبردی (سیاسی- عقیدتی) بجای گذاشته و من در تأملات تنهایی خود آن را منافی و مغایر با مشی حضرت امام(ره) و قانون اساسی و مرامنامه حزب یافته ام و همین امر را موجب انحراف حزب بخصوص در ایام انتخابات اخیر می دانم استعفای خود را از حزب مشارکت اعلام داشته و دیگر حزب را جایگاه مناسبی برای خود نمی بینم.
ملت ایران بخاطر انحرافات خسارت بار ما را ببخشد
و نکته دوم آنکه لازم می دانم التزام عملی خود را به قانون اساسی و فرمایشات مقام معظم رهبری اعلام کرده و اگر از سر تقصیر یا قصور به ارکان نظام جسارتی روا داشته ام حلالیت بطلبم. و بار دیگر از ملت بزرگ ایران که این انحرافات و اشتباهات موجب وارد آمدن خسارات بزرگی به آنان گردید، بخواهم که همه ما را به بزرگواری خود ببخشند.
و از اینکه ریاست محترم دادگاه به اینجانب فرصت دادند که عرایضم را مطرح نمایم تشکر وافر دارم.
و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین
سعید حجاریان
منبع :http://www.kayhannews.ir/880604/3.HTM
قوچانی: کروبی را بازداشت کنید من فقط بیانیه های او را می نوشتم .
محمد قوچانی سردبیر روزنامه اعتماد ملی که از چندی پیش در زندان به سر می برد، خواستار بازداشت مهدی کروبی شد.
به گزارش سحام نیوز، کاظم جلالی عضو کمیته ویژه مجلس برای بررسی بازداشتی های اخیر، با اشاره به دیدار اخیرش با محمد قوچانی گفت: قوچانی با قبول نگارش بیانیه های کروبی اعلام داشته است که مطالب و بیانیه های مطرح شده توسط مهدی کروبی و مشاورانش دیکته می شد و من فقط آنها رابه نگارش در می آوردم.
قوچانی ضمن ابراز ناراحتی از دلیل بازداشتش اعلام کرده است که «مقصر اصلی کروبی است بروید او را بگیرید هر چقدر برای کروبی محکومیت صادر کردید من نصفش را قبول می کنم.»
گفتنی است کروبی قبل و بعد از انتخابات چند بیانیه تند در مورد تقلب در انتخابات صادر کرده بود که اشاره محمد قوچانی به این بیانیه ها بوده است. طفره رفتن قوچانی از مسئولیت عملکرد خود در حالی است که وی به همراه پدر همسر خود (عماد باقی)و شماری از عناصر همسو نقش مؤثری در ایجاد انحراف و تحریک کروبی به رفتارهای ساختارشکنانه و انتحاری داشته است. عیسی سحرخیز، حق شناس، عبدی و کرباسچی از دیگر عناصر افراطی بودند که به تدریج با گردآمدن در اطراف کروبی، وی را ایزوله کرده و نقشی فراتر از تأثیرگذاری حزب اعتماد ملی، در اطراف دبیر کل حزب ایفا کردند.
اعتراف قوچانی به نگارش بیانیه های کروبی ثابت می کند که برخی تحلیل های قبلی مبنی بر اینکه کروبی بیانیه های منتشره را خود نمی نویسد بلکه به نام او می نویسند، تأیید می کند.
منبع:http://www.kayhannews.ir/880605/2.htm
یکی از اعضای بنیاد سوروس و از متهمان اغتشاشات سال 1388تهران اعتراف کرد که سید محمد خاتمی در سال 1385 با جورج سوروس در نیویورک دیدار و گفت و گو کرده است .
یحیی کیان تاج بخش ، در بخشی از دفاعیه دیروز خود که در چهارمین دادگاه رسیدگی به پرونده اغتشاشات پس از انتخابات 1388در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی برگزار شد، با تصریح بر این که بعد از تاسیس دولت اصلاحات در سال 1376 در شیوه براندازی تغییراتی مشاهده می شود، گفت: به دنبال این تغییرات استحاله فرهنگی به نوع توسعه سیاسی یا استحاله سیاسی تبدیل شده است.
تاج بخش افزود: به دلیل ادامه فعالیت افراد سرشناس جریان های سیاسی سازندگی و احزاب اصلاحات و همکاری و حمایت برخی از مسئولین جمهوری اسلامی مثل نماینده جمهوری اسلامی در سازمان ملل و برخی فعالین سیاسی یک حاشیه امن برای این فعالیت ها و همکاری ها بین عناصر داخلی و خارجی ایجاد شد که موجب ایجاد عدم حساسیت نظام نسبت به برنامه ریز ی های طولانی مدت شد که می توان گفت این عدم حساسیت باعث شد تا نیروهای بیگانه بویژه آمریکایی ها از دو طریق احزاب سیاسی و NGO های غیردولتی وارد ایران شود.
وی ادامه داد: اگر ما یکی از اولین نمونه های براندازی را ارتباط سفر عطریانفر به بنیاد سوروس قبل از 1376 بدانیم می توانیم نهایت آن را ملاقات مستقیم خاتمی همراه ظریف با جرج سوروس در نیویورک در سال 1385 دانست که این یک ارتباط مستمر بوده و ادامه داشته است.
منبع :http://www.kayhannews.ir/880604/2.htm
درپی اعتراف متهمان آشوب های اخیر مطرح شد فعالان سیاسی :
فعالان سیاسی عقیده دارند اعترافات روز سه شنبه متهمان پرونده کودتای مخملی در دادگاه، مبنی بر نقش داشتن برخی از فرزندان مقام های ارشد کشور در ناآرامی های اخیر، آزمونی جدی برای رئیس جدید قوه قضائیه است که در نخستین روز ورود خود به این قوه از اجرای بی اغماض قانون در مقابل همگان خبر داده بود.
در جریان چهارمین دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان اغتشاشات اخیر، برخی از آنها از نقش آفرینی جدی مهدی هاشمی رفسنجانی و عبدالله جاسبی در راه اندازی این غائله و حمایت های مادی و تشکیلاتی از این جریان خبر دادند.
راه اندازی سایت جمهوریت به عنوان رسانه ای در جهت عملیات روانی و تخریب دولت و نظام اسلامی توسط مهدی هاشمی، در یکی از ساختمان های دانشگاه آزاد، پرداخت دستمزد کارکنان این سایت از طریق چک های آن دانشگاه، سوءاستفاده مهدی هاشمی از امکانات سازمان بهینه سازی سوخت و بهره برداری شخصی وی از بیت المال برای تبلیغات انتخاباتی، گوشه ای از اعترافات این افراد در خصوص هاشمی و جاسبی بود.
این اظهارات تکان دهنده که پیش از این نیز زمزمه هایی از آن درون جامعه جریان داشت بسیاری از فعالان سیاسی و مردم را به واکنش واداشت.
مردم و مسئولین به دنبال بیان این مطالب، مصرانه خواستار برخورد جدی با این افراد شده و با توجه به اظهارات رئیس جدید قوه قضائیه در روز معارفه، مبنی بر اجرای عدالت و برخورد قاطعانه و بدون اغماض با قانون شکنان، رسیدگی به اتهامات افراد یاد شده را درخواست نمودند.
در این میان می توان به «غلامعلی حدادعادل» رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس اشاره کرد که در نطق میان دستور روز گذشته خود در مجلس ضمن تبریک انتصاب ریاست جدید قوه قضائیه، از وی خواست تا به مسئله شایعاتی که در جامعه درباره بعضی افراد مطرح شده رسیدگی کند.
آیت الله صادق لاریجانی رئیس جدید قوه قضائیه در بدو ورود به این قوه و در جریان مراسم معارفه ابراز داشته بود که؛ در راستای اجرای عدالت نسبت به احدی گذشت نخواهم کرد و به کمک خداوند خاطیان را به دستگاه عدالت خواهم سپرد.
این بیان صریح ریاست جدید قوه قضائیه موجب گردید تا بسیاری از سیاسیون با تأکیدی مضاعف پیگیری قاطعانه تخلفات مهدی هاشمی و عبدالله جاسبی را از وی خواستار شوند.
حدادعادل در ادامه اظهارات خود در مجلس تصریح کرد: در سال های اخیر شایعاتی در جامعه ما درباره بعضی افراد و نیز فرزندان بعضی مقامات و شخصیت ها بر سر زبان ها افتاده است. سکوت و کم کاری قوه قضائیه در این مسائل، مردم را دچار حیرت می کند. اگر قوه قضائیه به موقع وارد عمل شود و با رسیدگی صحیح و عادلانه احکامی صریح و سریع صادر کند، مردم از حیرت نجات یافته و راه بر شایعه سازی و شایعه پراکنی بسته می شود.
«مهدی کوچک زاده» دیگر نماینده مجلس بود که در واکنش به طرح نام مهدی هاشمی، خواستار محاکمه او شد.
این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس با طرح این سؤال که چرا دستگاه قضایی تاکنون اقدام به بازداشت این افراد نکرده است، تصریح کرد: کاری که موسوی، خاتمی، کروبی و فرزندان هاشمی انجام دادند، بر کسی پوشیده نیست بنابراین، این انتظار از دستگاه قضایی هست که این افراد را هم دستگیر کرده و محاکمه کند.
کوچک زاده با اشاره به سخنان اخیر رئیس جدید قوه قضائیه تاکید کرد: همانطور که آقای لاریجانی اعلام کردند و گفتند که هر کسی تخلف کند، با او برخورد خواهد شد، انتظار داریم هر چه زودتر این اتفاق بیفتد و همه آن کسانی که به این نظام خیانت کردند، در برابر ملت به وضعیت آنها رسیدگی شود.
«حسن الله وردی نژاد» دبیرکل حزب اسلامی رفاه ایران و عضو هیئت مؤسس مجمع پیروان ولایت فقیه نیز به انتشار شبنامه ها و نقش اصلی آشوب توسط مهدی هاشمی اشاره کرده و گفته است: امروز به دستگاه امنیتی و قضایی هشدار می دهیم که عدالت نباید فقط مخصوص فقرا باشد، هر کس که به مملکت خیانت کرده، خواه فرزند بزرگان باشد و یا نباشد باید در دستگاه عدل محاکمه شود.
همچنین «علی بختیاری» رئیس سازمان بسیج اساتید درباره نام برده شدن از جاسبی در اعترافات برخی از متهمان اغتشاشات، با بیان اینکه به هر حال اتهاماتی وارد شده است و جاسبی باید در قبال آن پاسخگو باشد، تصریح کرد: قبلاً نیز اتهاماتی به مدیریت دانشگاه آزاد وارد بود و کسانی هم در روزنامه ها صحبت هایی کردند اما این اتهامات این بار در یک مرجع قانونی و محکمه قضایی مطرح شده است و به همین دلیل مدیریت دانشگاه آزاد باید در دادگاه حاضر شده و پاسخگوی اتهاماتش باشد.
از سوی دیگر تماس های مکرر مردم شریف ایران به روزنامه کیهان مبنی بر درخواست پیگیری سریع و قاطعانه با تخلفات افراد یاد شده نیز، اقدام موثر قوه قضائیه را می طلبد.
هر چند مهدی هاشمی در نامه ای به تکذیب کلیه مطالب مطرح شده در جریان اعترافات پرداخت اما در این میان قوه قضائیه به عنوان مدعی العموم تنها مرجعی است که وظیفه رسیدگی به تخلفات مطرح شده توسط مهدی هاشمی و عبدالله جاسبی را دارد و به نظر می رسد با توجه به عزم جزم رئیس جدید این قوه به زودی شاهد اقدام موثری از سوی آن مقام قضایی خواهیم بود.
منبع :http://www.kayhannews.ir/880605/3.HTM
لیست کل یادداشت های این وبلاگ