سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که با دست کوتاه ببخشد او را با دست دراز ببخشند [ مى‏گویم : معنى آن این است که آنچه آدمى از مال خود در راه نیکى و نیکوکارى بخشد ، هرچند اندک بود خدا پاداش آن را بزرگ و بسیار دهد ، و دو دست در اینجا دو نعمت است و امام میان نعمت بنده و نعمت پروردگار فرق گذارد ، نعمت بنده را دست کوتاه و نعمت خدا را دست دراز نام نهاد ، چه نعمتهایى خدا همواره از نعمتهاى آفریدگان فراوانتر است و افزون چرا که نعمتهاى خدا اصل نعمتهاست و هر نعمتى را بازگشت به نعمت خداست و برون آمدن آن از آنجاست . ] [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 89 فروردین 4 , ساعت 12:51 عصر

هی میگه باید صبر کنی ..

آخه چرا ؟    واقعا خودت بودی صبر میکردی یا با عجله ادامش میدادی؟

من که خیلی دوس دارم زود زود بشه

ولی وقتی فکرش رو میکنم میبینم تا همینجایی رو هم که من اومدم خیلی های دیگه نرسیدند .

پس چرا الکی جنگ اعصاب برا خودم درست کنم  .؟//

اونی که میگه صبر کن درست میگه .. به صلاحمه .

گر صبر کنی ز ...

اما..

سخته تو دلت بمیری

چقدر دوس دارم وقتی سنم بالا رفت هنوز قلبی سرا سر از عشق و محبت داشته باشم ..

نه اینکه بیخیال عشق بشم و به زندگی مجاز مشغول..

راستش اونایی که با وب من در ارتباط بودن شاید تعجب بکنن که چرا اینبار اینجوری مطلب نوشتم ..

خواستم بهشون بگم یه مقداری خسته شدم از بس سیاسی نوشتم . دلم میخواد اونی که دلم میخوادو بنویسم ..

ناله را هرچند میخواهم که پنهانش کنم

                                                سینه میگوید که من تنگ آمدم فریاد کن

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ